واضح و م تنها و تو غار زندگي نميکنيم، خب قبل از سخنراني وموعظه بايد بگم که يه اتفاقي افتاد و من به اين اکتشافات عظيم دست پيدا کردم. داشتم ميفرمودم که تک تک تصميمات و رفتارهامون تاثيرگذاره رو آينده خودمون و زندگي آدماي نگون بختي که اطرافمون هستن. يه ثانيه يه غلطي ميکنيم و تمام ذهنيات و تمام عقايد و احساسات يکي ديگه يا شايد چند نفرو به گند ميکشيم. اينقد بالغ نشديم که قبل از غلط کردن به عواقبش فکر کنيم و بعد اينکه مچمونو گرفتن در بهترين حالت البته، به شکر خوردن ميفتيم که . که همون جملات معروف که همه موقع شکرخوردن به زبون ميارن. توقع انصاف و چشم پوشي نداشته باشيم. خب حرفاي صدمن يه غاز من در اينجا تقريبا به پايان ميرسه، نبايد انتظار ميداشتم که زندگي هميشه با روي خوش جلو بره چون قبلا بهم ثابت کرده بود چه عجايبي برام ميتونه رو کنه. اين بار ماجراي جديدي برام رو نکرده و يه بازي تکراريه از يه صفت واقعا نکوهيده در قشري از آدماي جامعه! ولي اين بار آدمي که اين بازي رو شروع کرده برام جاي سواله! درسته که به آدما نبايد زياد بها داد و زيادتر از لياقتشون نبايد حساب باز کرد. هميشه بايد منتظر باشي که خنجرشون وسط قلبت فرود بياد. روزهاي خوب و خوشي رو ميگذرونم دلم ميخواد همچنان اين روزها ادامه پيدا کنه، حاجتي که چند سال براش دست به دعا بودم مستجاب شده و من سرخوشم ازين استجابت. اين اتفاق با وجود دوازده ساعت اشکه مداوم نميتونه خرابش کنه.
با وجود شعاري بودن اين حرفا ولي به يقين رسيدم که تنها خداست که بايد روش حساب کرد و بهش تکيه کرد، بهت دروغ نميگه و پاي حرفاش مي ايسته. مهربونه و حرفايي نميزنه که وجودشو نداره، خلاصه خداجون خودتو عشقه. با بندگي هاي کجه کولم بازم ميخوام خودمو جا بدم تو صفه آدماييکه ادعاي بندگي دارن.
درباره این سایت