اصلا استعداد مثل در و گهر داره ميريزه ازين عنواني که انتخاب کردم :-)) حالا يعني فردا ميرم سونوگرافي که اگه جناب طاقچه بالا نذارن ديگه بايد معلوم بشه کاکل زري هستن يا دامن زري. ما که دلمون ميره طرفه کت شلوار مردونه ولي خب ممکنه دختر باشه و غافلگير شم.


ميخاستم يچيز ديگه هايي بگم حالا، شوعره دير مياد خونه تا مغازه رو بشوره بسابه بياد اذان صبح ميرسه خونه. چند شب پيش اومد خونه و داشت پولاي تو جيبشو ميذاشت تو کمد و خلاصه، يکي از فنجوناي بوفه رو انداخت شيد :/ اينقده قاطي کردم يهو! حالا چرا؟ سال تا سال دست به اين سرويس چينيه نميزنم و همينجوري تو بوفه انبار شده، نيتم اين بود که اين دخترخاله عروس شد بدمش خاله بذاره تو جهازش. همين که باباش يه هفته پيش مرد! از بس که مرحوم دست خرج کردن براي هيچ کس و حتي براي بچه هاي خودش نداشت و خسيس بود! بعد فک کردم عع! اين باباهه مرد که! چته!؟ آروم بگير! ديگه اينا بايد با پول ارث باباشون برا تو سرويس چيني بخرن :-)) بازم خداروشکر که با مردنش اينقد روزنه هاي اميد رو تو دلها زنده کرد، البته اگه اين بد بودن بعد از مرگش هم ادامه نداشته باشه و يه خدابيامرزي براي خودش بذاره. چون وکيلش اينا رو صدا زده گفته هفتادهشتاد تا طلبکار داره:// 


پ.ن: از زيادي مخاطب و شلوغي وبلاگ همش دارم فکر ميکنم که چطوري دارم مينويسم؟ طرز نوشتنم عوض شده؟ تو‌ نوشتنام عصبانيم؟ شايد! 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

آرایه هنری دست نوشته های محمد رضوانی پور پانصد لطیفه در باره بی حجابی Melanie دیجی ارز فروشگاه اینترنتی لیمویی صنایع غذایی سپید سلامت قابوس Radshid خانیک فردوس Ferdows Khanik